افزایش جمعیت و افزایش سرعت صنعتی شدن از طرفی، و خشکسالی های چند دهه اخیر از طرف دیگر باعث بالا گرفتن اهمیت مسائل مرتبط با کیفیت و کمیت آب در ایران شده است. افزایش نیاز به غذا به علت این افزایش جمعیت، یکی دیگر از نیازهای جامعه به مصرف بیشتر منابع آب است که معمولا در کشاورزی به مصرف می رسد.

استفاده از روشهای آبیاری سنتی کم بازده (متوسط بازدهی 36% در سطح ملی)  در کشاورزی حدود 90%  از سهم آب مصرفی کشور را به خود اختصاص داده است که وضعیت وخیم هدر رفت آب را در این بخش نشان می دهد. متاسفانه به جای تغییر نگرش از روشهای پر مصرف و کم بازده کشاورزی، سیاستها بر یافتن منابع جدید آب-خصوصا حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق و سد سازی- و استفاده حداکثری از این منابع متمرکز شده است.

 با توجه به قرار گرفتن ایران در عرض جغرافیایی بالا و پوشش وسیع نواحی بیابانی و نیمه بیابانی در مرکز کشور (مثلث بم-سبزوار-قم)، متوسط میزان بارش در کشور 250 میلیمتر و تقریبا یک سوم متوسط جهانی است.

 با اندکی تامل در خصوص همه این موارد، بر کسی پوشیده نخواهد ماند که کشور بیش از هر زمان دیگری در حال روبرو شدن با پدیده بحران آب 1است.

برای روشن شدن مفهوم بحران آب نیاز است که تعاریفی برای اصطلاحات مرتبط ارائه شود. یکی از این اصطلاحات، آبهای تجدیدپذیر2است که مقدار آبی است که یک حوضه طی چرخه آبی سالیانه توانایی بازیابی آن را دارد و طی سیکل هیدرولوژی یا بارشها به حوضه وارد می شود. بنابراین، آب موجود در سفره های آب زیرزمینی و دریاچه ها که از گذشته های دور در طول زمان ذخیره شده و با بارش و نفوذهای سالانه قابل بازیابی نیست را غیر تجدید شونده گویند. اصطلاحات کاربردی دیگر برداشت آب3  و مصرف آب4 از منابع تجدید پذیر و تجدیدناپذیر می باشد که به ترتیب عبارتند از:

مقدار کل آب برداشت شده از این دو منبع، و مقدار سهم آبی که از کل آب برداشت شده مصرف می شود و به منابع آب برنمی گردد. شاید بتوان گفت که در حفظ منابع آب یک کشور، مصرف آب اهمیت بیشتری نسبت به برداشت آب دارد، زیرا آبی که به علت تبخیر و تعریق، آب نهان یا جاسازی شده در کالاهای تولیدی (آب مجازی 5) و آبی که طی فرآیند تولید، آلوده شده است عملا از منبع آب حذف شده و قابلیت بازیابی ندارد. ذکر این نکته هم الزامی است که اگر در کشوری مصرف آب فراتر از میزان آب تجدیدپذیر باشد، دست درازی به منابع آب تجدیدناپذیر مثل آبهای زیرزمینی اتفاق افتاده است که باعث از دست رفتن منابع آبی می شود که طی صدها تا هزاران سال جمع آوری شده است.

سهم سرانه آب قابل استحصال برای هر نفر در سال در ایران در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته و در تعدادی از استانهای کشور به مرز بحران 1700 متر مکعب در سال یا حتی پایین تر از آن رسیده است. در کنار این کاهش سرانه، باید توجه داشت که میزان مصرف آبهای تجدیدپذیر در ایران 110 درصد گزارش شده است. بنابراین وخامت وضعیت منابع آب کشور در آینده بر کسی پوشیده نیست.

یکی از مهمترین راه های مقابله با تهدید کم آبی و آسیب به منابع آب مدیریت آب در بخش کشاورزی است. شاید بتوان گفت که بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرف کننده منابع آب، آسیب پذیر ترین بخش هم در بحران کم آبی خواهد بود و بنابراین تاثیر بسزایی بر تامین و امنیت غذایی خواهد گذاشت.

امروزه تلاش دولتها و مراکز علمی بر افزایش بازدهی محصولات کشاورزی در کنار کاهش مصرف آب با استفاده از تکنولوژیهایی مثل تغییر ژنوتیپ وبیوتکنولوژی متمرکز شده است. یکی از روشهای مهم و نوین دیگر استفاده از استراتژی های تجارت آب مجازی است.  با توجه به مفهوم تجارت آب مجازی، جریان آب از طرف کشورهای تولید کننده محصولات گیاهی به سمت کشورهای مصرف کننده این محصولات است.برای روشن تر شدن مساله به ذکر یک مثال اکتفا می کنیم:

 اگر از روشهای زراعی با بهره وری بالا برای تولید هندوانه استفاده شود، حدود 300 لیتر آب برای تولید یک کیلوگرم هندوانه در مزرعه مصرف می شود. این هندوانه با قیمت حدود 500 تومان از کشاورز خریداری شده و با قیمت 0.15 دلار در کشورهای حاشیه خلیج فارس یا همسایگان دیگر به فروش می رسد. این بدان معنی است که به ازای صادرات 2000 لیتر آب با کیفیت، تنها یک دلار ارز به کشور بر می گردد که سهم قابل توجه آن هم معمولا به جیب واسطه ها می رود. البته به این مقدار آب باید رد پای آب مصرف شده برای مواردی مثل حمل و نقل، تولید ماشین آلات کشاورزی، پالایش و انتقال سوخت و موارد مشابه را هم اضافه کرد. اگر این حجم آب به صورت آب بطری شده به همان کشورها صادر شود، ارزش 2000 لیتر آب حدود 400 دلار خواهد بود. استفاده از مفهوم آب مجازی در داخل کشورها با ذخیره سازی آب معنی پیدا می کند، جایی که محصولات با مصرف آب کمتر می تواند جایگزین کشت محصولات پرمصرف آب شود. هر چند در تجارت خارجی آبهای مجازی هنوز اقداماتی در کشور صورت نگرفته اما در بعد داخلی با الزام عدم کشت محصولات پر مصرف مثل برنج در استانهای کم آب، قدمهای کوچکی در این راه برداشته شده است.

چه باید کرد؟

راه حل های پیش رو در خصوص مسائل کمیت و کیفیت آب پیچیده و به هم وابسته است. مهمترین راه حل، همانگونه که همه متخصصین اذعان دارند مدیریت بهره برداری از منابع آب است که کاملا باید بر اساس اصول واضح علمی انجام شود و منافع زودگذر نباید بر سیاست های کلان مدیریت آب اثر گذارد. راه حل دیگر جلوگیری از آلودگی منابع آب در دسترس است که باید با بهبود سیاست ها و مقررات تصفیه و پیش تصفیه، از طریق کاهش آلاینده ها، تخلیه زائدات صنعتی، بهداشتی و کشاورزی به منابع آب و خاک محدود شود، زیرا حذف این آلودگیها که در مدت کوتاهی به پهنه های آب سطحی و زیرزمینی وارد شده اند، به زمانها خیلی طولانی نیاز دارد و بعضا هم غیر قابل برگشت می باشد. استفاده مجدد از آب و پسآب، استفاده از منابع آب غیر متعارف مثل رطوبت هوا، بهبود در اثربخشی آب، افزایش ظرفیت ذخیره و افزایش قیمت آب از راه های دیگر حفظ منابع آب به شمار می رود که هنوز به خوبی در کشور ما به آنها پرداخته نمی شود.

 

 

 

 

1.Water Scarcity

2.Renewable Water

3. Water Withdrawal

4. Water Consumption

5.Virtual Water